جدول جو
جدول جو

معنی صادق بیگلو - جستجوی لغت در جدول جو

صادق بیگلو
(دِ بَ)
دهی جزء دهستان منجوان بخش خداآفرین شهرستان تبریز، 31000گزی جنوب باختری خداآفرین، 25000گزی شوسۀاهر-کلیبر. کوهستانی، گرمسیر، مالاریائی، سکنه 130 تن، آب آن از چشمه، محصول غلات، شغل اهالی زراعت و گله داری، راه مالرو. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(دِ قِ گُ)
وی از مردم کاشان است و از سادات ذیشان. سیدعبدالرحیم مازندرانی متخلص به منصف در تذکرۀ خود (تذکرۀ منصف) او را از معاصرین خوانده. صادق قصیده ای در مدح خاقان مغفور گفته و از آن قصیده است:
شکفت چون رخ جانان بطرف باغ شقایق
دمید چون خط خوبان بگرد باغ سپرغم...
(از مجمع الفصحاء ج 2 ص 316)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان اجارود بخش گرمی شهرستان اردبیل که در 45 هزارگزی شمال گرمی و دو هزارگزی راه شوسۀ گرمی به شهرستان اردبیل واقع شده است، کوهستانی و گرمسیر است و از چشمۀ بالهاری مشروب میشود، محصولش غلات و حبوبات و دارای 101تن سکنه است که به زراعت و گله داری اشتغال دارند، راهش مالرو میباشد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا